Forward from: Tb
#پارت۲۹
عسل❤️
شت در چرا باز نمیشه😐حالا چ کنم دست گیره درو چند باز فشار دادم ولی باز نشد
بچه ها بچه ها
بارانا:جانم عزیزم چیزیت شد کمک میخوای
عسل:در دستشویی باز نمیشه
امیر 😐😂پس تا صبح اونجایی
رهام : امیر چرت نگو یعنی چی باز نمیشه... و درو چند بار فشار دادم چرا باز نمیشع
عسل:زنگ بزنید آتش نشانی 👨🚀👩🚒
امیر:😐اونوقت بگیم الو سلام ببخشید یه نفر از ما توی توالت گیر کرده سریع خودتونو برسونید تا خفه نشده ماسک اکسیژن هم بیارید فقط😂😂
عسل:😭😭امیررررر
امیر :جانممم
عسل:منو نجات بده😐
رهام :وایستید برم چکش و اچار بیارم شاید باز شه
بچه ها:ok
عسل :بچه ها
بارانا:جانم
عسل: من خیلی گشنمه و تشنمع😐
امیر:😁خوراکی اونجا هست بخور اب هم ک شیر هستش روبروت 😆
رهام:امیر خفه شو بیا این اچار درو باز کن
امیر :چرا خودت وا نمیکنی
رهام:آخه گفتش امیر نجاتم بده نگفت رهام ک
بارانا:بچه ها میشه ببندید دهنتونو عسل عزیزم واستا خودن الان نجاتت میدم
امیر ; نه نمیخواد عسل واستا خودم الان میشم فرشته نجاتت😇🤗
عسل; بچه ها بدویید فقط 😫😌
بلخره با هر بدبختی بود عسل رو اوردیمش بیرون داشت گریه میکرد
امیر:حالا خوبه تو دستشویی گیر کردی گریه میکنه آسانسور بود چی کسی هم نمیفهمید
بارانا:الان داری ارومش میکنی مثلا
امیر:اهم😢
رهام:عسل ببین الان ک ساعت ۱۲ ایناس دیر وقته شبم نمیشه با تاکسی رفت امیرم ک اینجا میمونه تو هم بمون با بارانا هستی دیگه صبحم میریم باهم استودیو
بارانل:اره باش خوش میگذره بعدم تو میخوای منو تنها بزاری با این دوتا🙄بمون شبم تازه پیش هم میخوابیم
امیر:شب ۴ تایی رو ۱ تخت چه شود
عسل:هن?
عه عه عه زرنگی😈😂
میخوای بقیشو بخونی؟
کاملا متفاوت با رمان های ماکانی😌✌🏼💜
بیا کانال زیر👇🏻🌸🍃💎
https://t.me/rohamir_artist_star
عسل❤️
شت در چرا باز نمیشه😐حالا چ کنم دست گیره درو چند باز فشار دادم ولی باز نشد
بچه ها بچه ها
بارانا:جانم عزیزم چیزیت شد کمک میخوای
عسل:در دستشویی باز نمیشه
امیر 😐😂پس تا صبح اونجایی
رهام : امیر چرت نگو یعنی چی باز نمیشه... و درو چند بار فشار دادم چرا باز نمیشع
عسل:زنگ بزنید آتش نشانی 👨🚀👩🚒
امیر:😐اونوقت بگیم الو سلام ببخشید یه نفر از ما توی توالت گیر کرده سریع خودتونو برسونید تا خفه نشده ماسک اکسیژن هم بیارید فقط😂😂
عسل:😭😭امیررررر
امیر :جانممم
عسل:منو نجات بده😐
رهام :وایستید برم چکش و اچار بیارم شاید باز شه
بچه ها:ok
عسل :بچه ها
بارانا:جانم
عسل: من خیلی گشنمه و تشنمع😐
امیر:😁خوراکی اونجا هست بخور اب هم ک شیر هستش روبروت 😆
رهام:امیر خفه شو بیا این اچار درو باز کن
امیر :چرا خودت وا نمیکنی
رهام:آخه گفتش امیر نجاتم بده نگفت رهام ک
بارانا:بچه ها میشه ببندید دهنتونو عسل عزیزم واستا خودن الان نجاتت میدم
امیر ; نه نمیخواد عسل واستا خودم الان میشم فرشته نجاتت😇🤗
عسل; بچه ها بدویید فقط 😫😌
بلخره با هر بدبختی بود عسل رو اوردیمش بیرون داشت گریه میکرد
امیر:حالا خوبه تو دستشویی گیر کردی گریه میکنه آسانسور بود چی کسی هم نمیفهمید
بارانا:الان داری ارومش میکنی مثلا
امیر:اهم😢
رهام:عسل ببین الان ک ساعت ۱۲ ایناس دیر وقته شبم نمیشه با تاکسی رفت امیرم ک اینجا میمونه تو هم بمون با بارانا هستی دیگه صبحم میریم باهم استودیو
بارانل:اره باش خوش میگذره بعدم تو میخوای منو تنها بزاری با این دوتا🙄بمون شبم تازه پیش هم میخوابیم
امیر:شب ۴ تایی رو ۱ تخت چه شود
عسل:هن?
عه عه عه زرنگی😈😂
میخوای بقیشو بخونی؟
کاملا متفاوت با رمان های ماکانی😌✌🏼💜
بیا کانال زیر👇🏻🌸🍃💎
https://t.me/rohamir_artist_star