دیدن الگوهایی که وجود خارجی ندارند باعث خلق داستانهایی میشه که حقیقت ندارند.

این مهمترین استدلالی هست که شما باید در توجه به نمودارهای تکنیکال توجه کنید، این الگوها فقط زاییده ذهن کسی است که نمودار قیمتی یک سهم را بررسی می‌کند، فرد دیگری بررسی کند یک #تحلیل_تکنیکال دیگری ارائه خواهد داد. اما تنها چیزی که در این بین حقیقت دارد، اعداد هستند، اعدادی که شرکتها در قالب گزارش‌های مالی اعم از ترازنامه، صورتهای مالی، جریان وجوه منتشر می‌کنند.

شما هر داستانی هم که با الگوهای غیرواقعی تکنیکال ببافی اگر توسط اعداد موجود در صورتهای مالی پشتیبانی نشود در نهایت منجر به شکست شما خواهد شد.

🛑کسانی که می‌خواهند در بازارهای مالی کار کنند، دوام بیاورند، سود کنند لاجرم باید بر تحلیل صورتهای مالی مسلط بشوند، کشف الگو امکانپذیر هست اما زمانی که همه این ابزارها برده ذهن شما باشند نه اینکه ذهن شما برده این ابزارها.

اینهایی که بصورت جزایر خودخوانده هر کدام یک بخش از گفتمان تحلیل تکنیکال را در شبکه‌های اجتماعی راهبری می‌کنند، بسته به میزان ظرفیت ذهنی هر کدومشان با اولین یا دهمین اختلاف بین براورد الگوی خودشان با رفتار واقعی سهام دچار کولپس روانی میشوند.

یا تغییر کاربری می‌دهند، شعر و غزل میگن یا شروع میکنن به مقصر جلوه دادن دیگران که چرا باعث شدند تحلیل انها درست از اب درنیاد!!!