به وقت #خاطرات عروسی
سلام
یکی گفت با داداشش دو قلو عه خواستم منم بگم ما سه قلو ایم هر سه هم پسر همسان ینی طوری که خواهرمون کنار ما وایستاده فکر میکنن از ما نیست 😂
برا خواستگاری ما دو تا با اون یکی نرفتیم
تو عروسی ماشین کم اومد بعد داداشم به ما دو تا گفت با من بیاین
رفتیم دنبال عروس عروس از آرایشگاه اومد بیرون چند دیقه مغزش هنگ کرد کدوم شوهرشه😂😂
تو عروسی هم چند بار خود بابام مارو اشتباه گرفت دیگه گفتیم برو یجا یه لباس گیر بیار لباستو عوض کن اون رفت
بعد من رفتم به زن داداشم توضیح بدم که چند نفر اومدن بهم تبریک گفتن🤣🤣
قبل رقص دو نفره دیجی گفت خواهر برادر های عروس و داماد بیان وسط
که اول من رفتم دیجی گفت گفتم برادر داماد نگفتم خود داماد که بعد اون یکی داداشم هم اومد پشماش ریخت گفت یا خدا چرا دو تا شدین 😂😂 بهش رسوندن داماد اون که لباسش فرق دارس 🤣
(خدا یه مغز به دیجی بدهکاره)
خلاصه که خیلی خندیدیم 😂🤣
: @TimeToWedding 🤍"
سلام
یکی گفت با داداشش دو قلو عه خواستم منم بگم ما سه قلو ایم هر سه هم پسر همسان ینی طوری که خواهرمون کنار ما وایستاده فکر میکنن از ما نیست 😂
برا خواستگاری ما دو تا با اون یکی نرفتیم
تو عروسی ماشین کم اومد بعد داداشم به ما دو تا گفت با من بیاین
رفتیم دنبال عروس عروس از آرایشگاه اومد بیرون چند دیقه مغزش هنگ کرد کدوم شوهرشه😂😂
تو عروسی هم چند بار خود بابام مارو اشتباه گرفت دیگه گفتیم برو یجا یه لباس گیر بیار لباستو عوض کن اون رفت
بعد من رفتم به زن داداشم توضیح بدم که چند نفر اومدن بهم تبریک گفتن🤣🤣
قبل رقص دو نفره دیجی گفت خواهر برادر های عروس و داماد بیان وسط
که اول من رفتم دیجی گفت گفتم برادر داماد نگفتم خود داماد که بعد اون یکی داداشم هم اومد پشماش ریخت گفت یا خدا چرا دو تا شدین 😂😂 بهش رسوندن داماد اون که لباسش فرق دارس 🤣
(خدا یه مغز به دیجی بدهکاره)
خلاصه که خیلی خندیدیم 😂🤣
: @TimeToWedding 🤍"