خبر فوری و مهم مقاومت

ما نیاز به سطح بالایی از واقع بینی به شرایط داریم. اشتباهات حزب‌الله متعدد و ضربات وارده زیاد بود. صحبت از این موارد، مطمئناً حزب الله را قوی تری خواهد ساخت. مدتی پیش یک نفر از افراد لبنانی در تحلیلی گفته بود حزب در برخی عرصه ها عملاً دچار غفلت شد که یک نتیجه آن حمله پیجری بود، وی عقیده داشت یکی از دلایل این غفلت، تعاریفی بود که پیش از جنگ حتی دشمن در خصوص نرخ شلیک و ... حزب می‌داد. ناجوانمردی است که پیروزی‌های بزرگ حزب را نادیده بگیریم. حمله پیجری و شوک شدید از درون و از رده خارج کردن نزدیک به 4000 نیروی عملیاتی، ترور فرماندهان رضوان و سوزاندن طرح عملیاتی حزب در شمال، ایجاد بحران آوارگی با آواره کردن حدود 1 میلیون نفر در یک روز، ترور قرارگاه فرماندهی حزب‌الله و شهادت رهبری، فرماندهی جنوب، فرماندهی سپاه لبنان و ... همگی یک کشور را از پای درمی‌آورد؛ حزب با کمک موثر و به موقع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حوزه مستشاری و تسلیحاتی، آن هم در حالی که تقریبا تمام خطوط مواصلاتی سوریه به لبنان تحت آتش و همه خطوط امداد و مواصلات از شمال به جنوب لیطانی قطع بود، آن هم با حمله سنگین زمینی و نبرد آخرالزمانی ارتش رژیم با پشتیبانی سنگین آتش هوایی و توپخانه، توانست با ایجاد سه خط در جنوب لبنان، سد نفوذی را ایجاد کرده و ارتش رژیم را وارد یک باتلاق سازد. ندیدن این شرایط و قضاوت حزب، ناجوانمردی است. اینکه حتی ایران نیز مورد تخطئه قرار گیرد، باز هم ناجوانمردی است. متاسفانه نمی‌توان صحبت‌های زیادی مطرح کرد اما حضور ارشدترین فرماندهان ایرانی در قلب میدان، آن هم پس از ترور سردار نیلفروشان، نشان از فداکاری‌ها است. در حوزه تسلیحاتی نیز ماجرا به همین شکل است. شاید جنگ نظامی فعلا برای 60 روز پایان یابد اما جنگ بزرگ بازسازی، درس گیری، تنفس، تجدید قوا، حل مسائل اجتماعی و سیاسی داخلی، از فردا آغاز می‌شود. مهم‌ترین ماموریت ما، ارتقاء جهشی قدرت آتش گروه‌های مقاومت است. باید قدرت آتش (کمی و کیفی) در ابعاد مختلف، جهش یابد.

نباید از بسیاری بندهای توافقنامه نگران بود. ارتش لبنان آنگونه که گفته شده توانایی برچیدن حزب در جنوب را ندارد زیرا حضور حزب در جنوب یک امر تحمیلی یا عارضی نیست بلکه از دل مردم جوشیده است. ضمناً ورود ارتش به درگیری با حزب، خطرات جنگ داخلی را به دنبال دارد. حزب الله نیز هوشمندی و روش‌های خاص خود را در این زمینه دارد.

اولویت حزب‌الله در شرایط فعلی، حفظ منافع و امنیت ملی لبنان است. حتما همگی آن مثال رهبری انقلاب خطاب به سعد حریری را به خاطر دارند که حزب‌الله را به چه چیزی تشبیه کردند. تهدیدهایی که در ادامه مطرح می‌شد، تهدیداتی موجودیتی برای لبنان بود. در این زمینه، حزب نیز حتماً مصالح فوق را در نظر می‌گیرد.

اکثر تحلیل‌ها البته مبتنی بر انتقال حوزه درگیری به جبهه سوریه است. این امر دلایل زیادی دارد. با تشدید جنبش بازسازی، بازیابی و بازتجهیز حزب الله، دشمن سعی در تضعیف خط تدارکاتی سوریه به طرق مختلف خواهد داشت. پاسخگویی به این حملات از جبهات غزه و لبنان نیز دشوار خواهد بود. البته گسترش جبهه مقاومت، وعده قطعی و صادق رهبر معظم انقلاب اسلامی است.

یکی از مواردی که دشمن صهیونی را نسبت به ما جری تر خواهد کرد، خیال آسوده تر از جبهه شمال است. رژیم صهیونیست همواره در بحث حملات به ایران این نگرانی را داشت که تهران به وسیله متحدین خود علی الخصوص در لبنان و غزه پاسخ دهد. اکنون با آتش بس در شمال و قطع ارتباط لبنان و غزه و کاهش عملیات‌های عراق، محاسبه غلطی در ذهن دشمن شکل خواهد گرفت. لذا باید این محاسبات غلط را برهم زد.

وقتی رژیم صهیونیستی هدف اول از آتش بس در لبنان را ایران اعلام می‌کند، یعنی بخواهیم یا نخواهیم با آنها مواجه خواهیم شد. مشخصاً دشمن به دنبال تجدید قوا و همچنین رفع تهدید غزه و اقناع آمریکا برای زدن هسته ای ایران تا 20 ژانویه است. حال سوال این است که کدام طرف زودتر و با نیروی پٌر به سمت حریف رفته و دشمن را وارد بازی خود کند.