دیشب نفسم بند هیاهوی تو بود و تو نبودی
این دل همه با دلهره در کوی تو بود و تو نبودی
اصلا بگذارم بنویسم تو چه کردی تن زارم
این من همه دربندِ به جادوی تو بود و تو نبودی
ما پیر شدیم و همه دوران همه طی شد به تمنات
در هر نفسی باز دمم بوی تو بود و تو نبودی
هر نور که تابید به هر آیهای از آیت تطهیر
آن نور ز نورانی پهلوی تو بود و تو نبودی
چون راه هدایت گذرد یکسره از مدین مویت
یک عمر حواسم همه بازوی تو بود و تو نبودی
یک عمر پس از رفتن از شهر و دیارت به شبی تار
یک سر همه ی ذکر لبم سوی تو بود و تو نبودی
عطر همه خوبیت ولی یکسره در شهر بمانده ست
این عطر گل یاس ز شب بوی تو بود و تو نبودی
ساقی بنوشتهست که هرکس شدهاش معجز و نوری
بی شک متوسل خَم ابروی تو بود و تو نبودی
دیشب که به خوابم سفری بود به آن صورت نیلی
مردی به زمین خورد که یاهوی تو بود و تو نبودی
آن شب که به لب آه و چو ماهی به تاب و تاب
دیدم پدرت باز دعاگوی تو بود و تو نبودی
از اهل سرا و حَسَنینت چه بگویم تو که رفتی
چشمان حُسینت همه سوسوی تو بود و تو نبودی
گویی چو مسیحا است ندارد به زمین مسکن و مأوای
گرداشت ، دوا معجز داروی تو بود و تو نبودی
یک شب که به معراج پیمبر سفرش شد همه دیدهست
کشتی جهان خورده گره موی تو بود و تو نبودی
گویی که همه خلقت آفاق وَ انفس ثمر از توست
وقتی تو نبودی همه همسوی تو بود و تو نبودی
این شاعر شعرت که ز غمهات بگرید همه شبها
رازش همگی ضامن آهوی تو بود و تو نبودی
مستی که شبی نیمه شبی نور جبین مِهر به لب داشت
گفتا که جهان ملتهب از روی تو بود و تو نبودی
هر کشته جوان نور به رو مادر مظلوم به عالم
بی شک همه الگوش به الگوی تو بود و تو نبودی
من معتقدم یوم جزا شافع یوم العرصاتی
هرکس که رسید از کرم خوی تو بود و تو نبودی
این عطر شقایق که بپیچید به هر کوچه و برزن
از شعر #حسان پرس که گیسوی تو بود و تو نبودی
#حسان
#یاس_شکسته
(روز نود و پنجم سروده شد)
1403/9/15
پیشنهاد میکنم بخاطر نوع ضبط صدا با هندزفری 🎧گوش کنید👌
@Razedelema
@monajat124
این دل همه با دلهره در کوی تو بود و تو نبودی
اصلا بگذارم بنویسم تو چه کردی تن زارم
این من همه دربندِ به جادوی تو بود و تو نبودی
ما پیر شدیم و همه دوران همه طی شد به تمنات
در هر نفسی باز دمم بوی تو بود و تو نبودی
هر نور که تابید به هر آیهای از آیت تطهیر
آن نور ز نورانی پهلوی تو بود و تو نبودی
چون راه هدایت گذرد یکسره از مدین مویت
یک عمر حواسم همه بازوی تو بود و تو نبودی
یک عمر پس از رفتن از شهر و دیارت به شبی تار
یک سر همه ی ذکر لبم سوی تو بود و تو نبودی
عطر همه خوبیت ولی یکسره در شهر بمانده ست
این عطر گل یاس ز شب بوی تو بود و تو نبودی
ساقی بنوشتهست که هرکس شدهاش معجز و نوری
بی شک متوسل خَم ابروی تو بود و تو نبودی
دیشب که به خوابم سفری بود به آن صورت نیلی
مردی به زمین خورد که یاهوی تو بود و تو نبودی
آن شب که به لب آه و چو ماهی به تاب و تاب
دیدم پدرت باز دعاگوی تو بود و تو نبودی
از اهل سرا و حَسَنینت چه بگویم تو که رفتی
چشمان حُسینت همه سوسوی تو بود و تو نبودی
گویی چو مسیحا است ندارد به زمین مسکن و مأوای
گرداشت ، دوا معجز داروی تو بود و تو نبودی
یک شب که به معراج پیمبر سفرش شد همه دیدهست
کشتی جهان خورده گره موی تو بود و تو نبودی
گویی که همه خلقت آفاق وَ انفس ثمر از توست
وقتی تو نبودی همه همسوی تو بود و تو نبودی
این شاعر شعرت که ز غمهات بگرید همه شبها
رازش همگی ضامن آهوی تو بود و تو نبودی
مستی که شبی نیمه شبی نور جبین مِهر به لب داشت
گفتا که جهان ملتهب از روی تو بود و تو نبودی
هر کشته جوان نور به رو مادر مظلوم به عالم
بی شک همه الگوش به الگوی تو بود و تو نبودی
من معتقدم یوم جزا شافع یوم العرصاتی
هرکس که رسید از کرم خوی تو بود و تو نبودی
این عطر شقایق که بپیچید به هر کوچه و برزن
از شعر #حسان پرس که گیسوی تو بود و تو نبودی
#حسان
#یاس_شکسته
(روز نود و پنجم سروده شد)
1403/9/15
پیشنهاد میکنم بخاطر نوع ضبط صدا با هندزفری 🎧گوش کنید👌
@Razedelema
@monajat124