🟠 اسکیزوفرنی از دیدگاه هاینز ورنر
#عمومی
کانال: Psycho_texts
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🟢 ورنر تو نظریه رشدش ۳ سطح از "افتراق خود از شی" رو بیان میکنه که تو این سطوح ، به مرور فرد توانایی تمایز خودش از محیط رو پیدا میکنه.
🟡 کودک ابتدا مسائل رو خیلی خام میبینه و دنیاش محدود به حواس پنجگانه‌اش هست؛ به مرور دنیای اون وسیع‌تر میشه اما همچنان رویدادها رو فقط از دید شخصِ خودش میبینه و احساساتش رو در اونا دخیل میکنه.
با گذشت زمان به جایی میرسه که رویدادهارو کاملا جدا از خودش میبینه و اونارو سازماندهی و طبقه بندی میکنه و به صورت کلیشه و قالب در میاره.
🟣 در کنار این سطوح ، از مفهومی به اسم "میکروژنز" (ریزپدیدآیی) هم پرده برداری میکنه. به عقیده ورنر زمانی که با یه رویداد جدید رو به و میشیم ، تفکر ما دقیقا همون ۳ سطح قبلی رو طی میکنه تا در نهایت به نتیجه منجر بشه.
مثلا وقتی برای اولین بار میریم تو جنگل ، دنیامون صرفا به ۴،۵ متر کنارمون خلاصه میشه و خبر نداریم که جلوتر چخبره؛ بعدش ادراکمون مخلوط میشه با احساسات شخصیمون و ممکنه بترسیم یا احساس غربت کنیم اما در نهایت با گذشت زمان به فضای اونجا احاطه بیشتری پیدا میکنیم و به درک کامل‌تری میرسیم.
🔵 بعضی افراد توانایی بیشتری تو میکروژنز دارن و این روند رو خیلی راحت طی میکنن و مسائل رو از نو میبینن و همین باعث میشه که نگاه خلاقانه‌تری داشته باشن.
➡️ دقیقا مثل بچه‌ها که از وسایل یه استفاده‌ای میکنن که بزرگسالا هیچوقت اونکارو نمیکنن؛ این بیانگر نگاه خلاقانه اوناست.
🟠 در برابر دسته قبلی ، افرادی هستن که میکروژنز رو با سرعت زیادی طی میکنن به همین دلیل ، فضای کمتری به مراحل اولیه تفکر داده میشه بنابراین خلاقیت کمتری وجود داره و تفکر خشک و انعطاف‌ناپذیر دیده میشه.
🔅 خب حالا بعد از این مقدمه طولانی به اصل ماجرا:
افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در میکروژنر متقف میشن! این عبارت به این معنیه که این افراد از نظر تفکر برمیگردن به مراحل رشدی قبلی اما دیگه پیشرفت نمیکنن.
❓❗️مشکل این توقف چیه؟
اگه یادتون باشه گفتم که مراحل بالاتر ، منجر به دخالت احساس در درک رویدادها و سازماندهی و برنامه‌ریزی و هدفمندی میشه؛ پس افرادی که نمیتونن به مراحل بالا بیان (مثل اسکیزوفرنی) شاید خلاقیت زیادی داشته باشن اما متاسفانه این خلاقیت سازماندهی نمیشه.
البته تو سطوح خفیف از این اختلال دیدیم که آثار هنری و نقاشی‌های جالبی رو خلق میکنن و این مسئله دقیقا اشاره داره به خلاقیتی که سازماندهی شده.
📣 به عنوان یه توصیف شخصی ، تفکر در اسکیزوفرنی مثل چراغ قوه‌ای میمونه که تا فاصله یک متری اما با عرض هزاران متر رو روشن میکنه؛ گسترده اما ناکارآمد.
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
📱 @Psycho_texts
📱 Saeed.Yazdankhah.Fard
#عمومی
کانال: Psycho_texts
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🟢 ورنر تو نظریه رشدش ۳ سطح از "افتراق خود از شی" رو بیان میکنه که تو این سطوح ، به مرور فرد توانایی تمایز خودش از محیط رو پیدا میکنه.
🟡 کودک ابتدا مسائل رو خیلی خام میبینه و دنیاش محدود به حواس پنجگانه‌اش هست؛ به مرور دنیای اون وسیع‌تر میشه اما همچنان رویدادها رو فقط از دید شخصِ خودش میبینه و احساساتش رو در اونا دخیل میکنه.
با گذشت زمان به جایی میرسه که رویدادهارو کاملا جدا از خودش میبینه و اونارو سازماندهی و طبقه بندی میکنه و به صورت کلیشه و قالب در میاره.
🟣 در کنار این سطوح ، از مفهومی به اسم "میکروژنز" (ریزپدیدآیی) هم پرده برداری میکنه. به عقیده ورنر زمانی که با یه رویداد جدید رو به و میشیم ، تفکر ما دقیقا همون ۳ سطح قبلی رو طی میکنه تا در نهایت به نتیجه منجر بشه.
مثلا وقتی برای اولین بار میریم تو جنگل ، دنیامون صرفا به ۴،۵ متر کنارمون خلاصه میشه و خبر نداریم که جلوتر چخبره؛ بعدش ادراکمون مخلوط میشه با احساسات شخصیمون و ممکنه بترسیم یا احساس غربت کنیم اما در نهایت با گذشت زمان به فضای اونجا احاطه بیشتری پیدا میکنیم و به درک کامل‌تری میرسیم.
🔵 بعضی افراد توانایی بیشتری تو میکروژنز دارن و این روند رو خیلی راحت طی میکنن و مسائل رو از نو میبینن و همین باعث میشه که نگاه خلاقانه‌تری داشته باشن.
➡️ دقیقا مثل بچه‌ها که از وسایل یه استفاده‌ای میکنن که بزرگسالا هیچوقت اونکارو نمیکنن؛ این بیانگر نگاه خلاقانه اوناست.
🟠 در برابر دسته قبلی ، افرادی هستن که میکروژنز رو با سرعت زیادی طی میکنن به همین دلیل ، فضای کمتری به مراحل اولیه تفکر داده میشه بنابراین خلاقیت کمتری وجود داره و تفکر خشک و انعطاف‌ناپذیر دیده میشه.
🔅 خب حالا بعد از این مقدمه طولانی به اصل ماجرا:
افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در میکروژنر متقف میشن! این عبارت به این معنیه که این افراد از نظر تفکر برمیگردن به مراحل رشدی قبلی اما دیگه پیشرفت نمیکنن.
❓❗️مشکل این توقف چیه؟
اگه یادتون باشه گفتم که مراحل بالاتر ، منجر به دخالت احساس در درک رویدادها و سازماندهی و برنامه‌ریزی و هدفمندی میشه؛ پس افرادی که نمیتونن به مراحل بالا بیان (مثل اسکیزوفرنی) شاید خلاقیت زیادی داشته باشن اما متاسفانه این خلاقیت سازماندهی نمیشه.
البته تو سطوح خفیف از این اختلال دیدیم که آثار هنری و نقاشی‌های جالبی رو خلق میکنن و این مسئله دقیقا اشاره داره به خلاقیتی که سازماندهی شده.
📣 به عنوان یه توصیف شخصی ، تفکر در اسکیزوفرنی مثل چراغ قوه‌ای میمونه که تا فاصله یک متری اما با عرض هزاران متر رو روشن میکنه؛ گسترده اما ناکارآمد.
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
📱 @Psycho_texts
📱 Saeed.Yazdankhah.Fard