پشت پرده ابرآروان: ماجرای عوامفریبی و منافع پنهان
وقتی به گذشته نگاه میکنیم، صحنههای آشنایی در ذهن زنده میشود. هنوز فراموش نکردهایم زمانی را که با کمک آذری جهرمی، رپورتاژ تبلیغاتی ابرآروان از آنتن بیبیسی فارسی پخش شد. این همان شرکتی است که امروز، به لطف حمایتهای جوزف بورل و عیسی زارعپور، از لیست تحریمهای اتحادیه اروپا خارج شده و حالا با افتخار سرور دیتاسنتر آلمان را در ایران میفروشد.
در تبلیغاتشان با اطمینان کامل مینویسند: "با خرید VPS آلمان بدون نگرانی بابت اُفت سرعت یا پایداری، کسبوکارتان را توسعه دهید و خدمات خود را بهدست میلیونها کاربر در سراسر اروپا برسانید." اما واقعیت پشت این تبلیغات چیست؟ در آینده شاهد خواهیم بود که در زمان اعتراضات و شلوغیهای داخلی، حکومت سرعت دسترسی و ارتباط با دیتاسنترهای اروپایی را محدود خواهد کرد (که البته همین حالا هم throttling انجام میشود) و تنها سرورهای ابرآروان را برای کاهش خسارت به خدمات زیرساختی خودشان، با سرعت کامل نگه خواهد داشت. یعنی عملا از این طریق و با داشتن امکان تفکیک ترافیک سرورهای به اصطلاح «خودی» در اروپا، میتوانند انتخاب کنند که چه کسانی و البته چه کسبوکارهایی از سرورهای اروپا با سرعت بالا استفاده کنند و چه کسانی نه!
اگر کسی فکر میکند ابرآروانیها شرکتی مستقل و حامی آزادی اینترنت هستند، باید یادآوری کنیم که آنها نقش مهمی در توسعه شبکه ملی اطلاعات داشتهاند. الگوی رفتاری آنها همواره یکسان بوده است: همکاری با حکومت؛ به خود گرفتن شمایل معترض به فیلترینگ و مجددا باز هم همکاری با حکومت!
ابرآروان، از ابتدا با همراهی حکومت و از طریق بهرهبرداری از رانت و امتیازات ویژه، کار خود را شروع کرد؛ در راستای پیشبرد اهداف زیرساختی شبکه ملی اطلاعات قدم برداشت؛ در میانه راه، پس از اعتراضات مهسا، کمی ظاهر معترض به سیاستهای حکومتی به خود گرفت؛ تلاش کرد تا از این طریق افکار عمومی را فریب دهد؛ پس از آن مجددا به خفا رفت تا بتواند همانند سابق، در پشت پرده، پروژههای کلان در راستای اهداف حکومت را پیش ببرد. اگر فردای روز، باز بیایند و بگویند مخالف فیلترینگ هستند، اصلا چیز عجیبی نیست. کما اینکه امروز نیز ادعا میکنند که دیگر با دولت همکاری ندارند، اما سؤال اصلی اینجاست: وقتی شما کمک کردهاید تا دیواری ساخته شود که مردم را در داخل آن زندانی کنند، دیگر حکومت چه نیازی به شما دارد؟ شما کار خود را کردهاید و در ایجاد شبکهای که به دولت امکان سانسور و رصد کامل را میدهد، نقش اساسی داشتهاید.
نمونه بارز این عوامفریبی را میتوان در جلسات کمیسیون اینترنت انجمن تجارت الکترونیک دید، جایی که علیه فیلترینگ صحبت میکردند اما همزمان در خفا مشغول تقویت زیرساختهای محدودکننده بودند. جالب اینجاست که امیر ناظمی، رئیس سابق سازمان فناوری اطلاعات و معاون آذری جهرمی، که نقش کلیدی در پیشبرد منافع این شرکت داشت، در سال گذشته به کشور آلمان مهاجرت کرده است.
@NarimanGharib
وقتی به گذشته نگاه میکنیم، صحنههای آشنایی در ذهن زنده میشود. هنوز فراموش نکردهایم زمانی را که با کمک آذری جهرمی، رپورتاژ تبلیغاتی ابرآروان از آنتن بیبیسی فارسی پخش شد. این همان شرکتی است که امروز، به لطف حمایتهای جوزف بورل و عیسی زارعپور، از لیست تحریمهای اتحادیه اروپا خارج شده و حالا با افتخار سرور دیتاسنتر آلمان را در ایران میفروشد.
در تبلیغاتشان با اطمینان کامل مینویسند: "با خرید VPS آلمان بدون نگرانی بابت اُفت سرعت یا پایداری، کسبوکارتان را توسعه دهید و خدمات خود را بهدست میلیونها کاربر در سراسر اروپا برسانید." اما واقعیت پشت این تبلیغات چیست؟ در آینده شاهد خواهیم بود که در زمان اعتراضات و شلوغیهای داخلی، حکومت سرعت دسترسی و ارتباط با دیتاسنترهای اروپایی را محدود خواهد کرد (که البته همین حالا هم throttling انجام میشود) و تنها سرورهای ابرآروان را برای کاهش خسارت به خدمات زیرساختی خودشان، با سرعت کامل نگه خواهد داشت. یعنی عملا از این طریق و با داشتن امکان تفکیک ترافیک سرورهای به اصطلاح «خودی» در اروپا، میتوانند انتخاب کنند که چه کسانی و البته چه کسبوکارهایی از سرورهای اروپا با سرعت بالا استفاده کنند و چه کسانی نه!
اگر کسی فکر میکند ابرآروانیها شرکتی مستقل و حامی آزادی اینترنت هستند، باید یادآوری کنیم که آنها نقش مهمی در توسعه شبکه ملی اطلاعات داشتهاند. الگوی رفتاری آنها همواره یکسان بوده است: همکاری با حکومت؛ به خود گرفتن شمایل معترض به فیلترینگ و مجددا باز هم همکاری با حکومت!
ابرآروان، از ابتدا با همراهی حکومت و از طریق بهرهبرداری از رانت و امتیازات ویژه، کار خود را شروع کرد؛ در راستای پیشبرد اهداف زیرساختی شبکه ملی اطلاعات قدم برداشت؛ در میانه راه، پس از اعتراضات مهسا، کمی ظاهر معترض به سیاستهای حکومتی به خود گرفت؛ تلاش کرد تا از این طریق افکار عمومی را فریب دهد؛ پس از آن مجددا به خفا رفت تا بتواند همانند سابق، در پشت پرده، پروژههای کلان در راستای اهداف حکومت را پیش ببرد. اگر فردای روز، باز بیایند و بگویند مخالف فیلترینگ هستند، اصلا چیز عجیبی نیست. کما اینکه امروز نیز ادعا میکنند که دیگر با دولت همکاری ندارند، اما سؤال اصلی اینجاست: وقتی شما کمک کردهاید تا دیواری ساخته شود که مردم را در داخل آن زندانی کنند، دیگر حکومت چه نیازی به شما دارد؟ شما کار خود را کردهاید و در ایجاد شبکهای که به دولت امکان سانسور و رصد کامل را میدهد، نقش اساسی داشتهاید.
نمونه بارز این عوامفریبی را میتوان در جلسات کمیسیون اینترنت انجمن تجارت الکترونیک دید، جایی که علیه فیلترینگ صحبت میکردند اما همزمان در خفا مشغول تقویت زیرساختهای محدودکننده بودند. جالب اینجاست که امیر ناظمی، رئیس سابق سازمان فناوری اطلاعات و معاون آذری جهرمی، که نقش کلیدی در پیشبرد منافع این شرکت داشت، در سال گذشته به کشور آلمان مهاجرت کرده است.
@NarimanGharib