✅از بخش #داستانخوانی پست میزارم. وقتشه روخوانی و معنی لغات و توضیح گرامر‌های این صفحه رو که از قبل پیدا کردید، حالا بزارید تو بخش کامنت💚

▪️چون به ترتیب میریم جلو از قبل وقت داشتید مطالعه کنید 📗
▪️کتابی که در حال حاظر کار میکنیم: شازده کوچولو 어린왕자 🦊

✔️ این بخش شامل جایزه‌ست، برای توضیحات بیشتر بزن رو این متن 🤩

내가 아는 어느 별에 얼굴이 시뻘건 어른이 살고 있었어.
روی سیاره‌ای که می‌شناسم یک بزرگ‌سال با گونه‌هایی گل‌انداخته زندگی می‌کرد.
그는 꽃향기를 맡아 본 일도 없고, 별을 본 일도 없고,
هرگز گلی رو بو نکرده و ستاره‌ای نداشته،
누구를 사랑해 본 적도 없어.
عاشق کسی هم نبوده.
그가 하는 것이라고는 계산하는 일뿐이야.
تنها کاری که سرش رو گرم نگه می‌داشت، حساب کردن بود
그래서 하루종일 아저씨처럼 '나는 중요한 일을 하는 사람이야!
بنابراين هرروز مثل آجوشی زمزمه می‌کرد: "من آدم مهمیم،
나는 중요한 사람이야!'라고 중얼거려. 그래서 교만으로 가득 차 있지.
من آدم مهمیم." چون سرشار از غرور و تکبر بود.
하지만 그는 사람이 아니야. 그는 버섯이야!"
اما اون آدم نیست. اون قارچه!
"뭐라고?"
"چی؟"
"버섯이란 말이야!"
"گفتم اون یک قارچه!"

↔️↔️↔️𝕷𝕷𝕶↔️↔️↔️
⭕️کپی از ایده ممنوع⭕️