چانیول و بکهیون از وقتی به یاد میآوردن تو همه چیز باهم شریک بودن.
تو دنیای کودکی با همسایگی، رفاقت، شیطنتها و خرابکاری های کودکی شروع میشد و بعدها تا خوندن رشته مشترک و خونه و شغل مشترک ادامه داشت.
و حالا؟ شاید حتی پارتنر مشترک؟
کیونگسو از کودکی پای میز قمار و شرطبندیهای پدرش بزرگ شد، ولی برخلاف خیلیها عاقبت، پدرش باعث نشد اون رو سر لوحه زندگیش قرار بده تا سمت قمار و پوکر نره بلکه فقط باعث شد زیر و بم این کار و اون قدری یاد بگیره که بشه خدای قمار، جوری که حتی یکبار هم نباخته بود.
ولی این بار با پا گذاشتن به کازینویی که متعلق به اون دوتا شریک دیرینه بود قرار بود اولین و بزرگترین باخت عمرش رو تجربه کنه.
اون دوتا حاضر بودن برای رام کردن و بدست آوردن اون خدای پوکر و قمار هرکاری بکنن، حتی اگه اون کار از دست دادن همه چیز کیونگسو برای بدست آوردنش باشه.
کیونگسو باید همه چیزش رو از دست میداد تا جلوی اون دو نفر به زانو در میومد.
ولی به زانو درآوردن اون کار خیلی راحتی هم نبود، نه تا وقتی که خودش بین برد و باخت و تقلب های زیر زیرکی همین بازی بزرگ شده بود.
༗#ChanBaekSoo
𞋈#Light
࿎─LIO
↬Kyungժօო ༉
تو دنیای کودکی با همسایگی، رفاقت، شیطنتها و خرابکاری های کودکی شروع میشد و بعدها تا خوندن رشته مشترک و خونه و شغل مشترک ادامه داشت.
و حالا؟ شاید حتی پارتنر مشترک؟
کیونگسو از کودکی پای میز قمار و شرطبندیهای پدرش بزرگ شد، ولی برخلاف خیلیها عاقبت، پدرش باعث نشد اون رو سر لوحه زندگیش قرار بده تا سمت قمار و پوکر نره بلکه فقط باعث شد زیر و بم این کار و اون قدری یاد بگیره که بشه خدای قمار، جوری که حتی یکبار هم نباخته بود.
ولی این بار با پا گذاشتن به کازینویی که متعلق به اون دوتا شریک دیرینه بود قرار بود اولین و بزرگترین باخت عمرش رو تجربه کنه.
اون دوتا حاضر بودن برای رام کردن و بدست آوردن اون خدای پوکر و قمار هرکاری بکنن، حتی اگه اون کار از دست دادن همه چیز کیونگسو برای بدست آوردنش باشه.
کیونگسو باید همه چیزش رو از دست میداد تا جلوی اون دو نفر به زانو در میومد.
ولی به زانو درآوردن اون کار خیلی راحتی هم نبود، نه تا وقتی که خودش بین برد و باخت و تقلب های زیر زیرکی همین بازی بزرگ شده بود.
༗#ChanBaekSoo
𞋈#Light
࿎─LIO
↬Kyungժօო ༉