یه شب قرار آشپزی دوتایی گذاشتیم.
باهم رفتیم خرید بعد اومدیم خونه افسار امورو گرفت دست؛ برا اینکه همه چی خوب پیش بره کارای اصلیو خودش برداشت و یه مشت کار الکی مثه شستن پیاز، آهنگ گذاشتن، آب جوش آوردن و… رو داد به من که احساس مفید بودن کنم، فک کرد نمیفهمم. =)))
یاد روزای خوش بخیر.
*دیوار کسرا*
باهم رفتیم خرید بعد اومدیم خونه افسار امورو گرفت دست؛ برا اینکه همه چی خوب پیش بره کارای اصلیو خودش برداشت و یه مشت کار الکی مثه شستن پیاز، آهنگ گذاشتن، آب جوش آوردن و… رو داد به من که احساس مفید بودن کنم، فک کرد نمیفهمم. =)))
یاد روزای خوش بخیر.
*دیوار کسرا*