به زبان غازی القصیبی: «آنگاه که زخم از گریستن خسته شود، آواز سر میدهد!»
گویی درد در سکوت خود به آستانهای تازه میرسد، جایی که کلمات دیگر توان حمل آن را ندارند. گریستن، نخستین زبان زخم است، زبانی بیواسطه و خام. اما وقتی اشکها پایان میگیرند، زخم، بیقرار از خفتن، شکلی دیگر مییابد؛ آوازی که نه برای درمان، که برای زنده ماندن سر داده میشود. آواز، صدای زخمی است که نمیخواهد فراموش شود، حتی اگر دیگر توان گریستن نداشته باشد.
متن: #عباس_ناظری
@existentialistt
گویی درد در سکوت خود به آستانهای تازه میرسد، جایی که کلمات دیگر توان حمل آن را ندارند. گریستن، نخستین زبان زخم است، زبانی بیواسطه و خام. اما وقتی اشکها پایان میگیرند، زخم، بیقرار از خفتن، شکلی دیگر مییابد؛ آوازی که نه برای درمان، که برای زنده ماندن سر داده میشود. آواز، صدای زخمی است که نمیخواهد فراموش شود، حتی اگر دیگر توان گریستن نداشته باشد.
متن: #عباس_ناظری
@existentialistt