ترجمه مقاله مجله مدرن دیپلماسی
🌎 کانال پیشنهادی اسرائیل تهدیدی برای چین نیست
✍ اسفندیار خدایی
مقالهی اخیر دکتر ندا حلمی در Modern Diplomacy استدلال میکند که یک مسیر تجاری جایگزین از طریق اسرائیل که کانال سوئز را دور بزند، به منافع چین آسیب میزند.
مقالهی اخیر دکتر ندا حلمی در Modern Diplomacy استدلال میکند که ایجاد یک مسیر تجاری جایگزین از طریق اسرائیل، که کانال سوئز را دور بزند، به ضرر منافع چین خواهد بود. از دیدگاه او، چنین پروژهای وابستگی چین به اسرائیل، که متحد نزدیک آمریکا است، را افزایش داده و موقعیت راهبردی پکن را تضعیف میکند. بااینحال، این استدلال بر پایهی سوءبرداشتی از راهبرد ژئوپلیتیکی چین، بهویژه رویکرد دیرینهی این کشور در زمینهی تنوعبخشی اقتصادی، استوار است.
تنوعبخشی: هستهی اصلی راهبرد جهانی چین
سیاست خارجی چین، بهویژه در حوزهی تجارت و امنیت انرژی، بر پایهی تنوعبخشی بنا شده است. این کشور همواره تلاش کرده تا از وابستگی به یک مسیر، یک تأمینکننده، یا یک شریک راهبردی خاص اجتناب کند. نمونهی بارز این رویکرد، استراتژی چین در واردات انرژی است. باوجود تحریمهای آمریکا، چین همچنان به خرید نفت ایران ادامه داده تا تعادل سبد انرژی خود را حفظ کند. به همین ترتیب، پکن در جریان جنگ اوکراین در برابر فشارهای غرب برای قطع روابط انرژی با روسیه مقاومت کرد تا هیچ کشور یا ائتلافی نتواند بهتنهایی دسترسی آن به منابع ضروری را کنترل کند.
همین منطق در مورد مسیرهای تجاری نیز صدق میکند. اگر یک کانال جدید در اسرائیل ساخته شود، این امر بهطور خودکار منافع چین را تضعیف نخواهد کرد. درعوض، این مسیر جایگزین، وابستگی چین به کانال سوئز را کاهش داده و انعطافپذیری و تابآوری آن را در تجارت جهانی افزایش خواهد داد. بهجای یک تهدید راهبردی، این گزینهی جدید باعث تقویت موقعیت چین در تجارت بینالمللی خواهد شد.
تفسیر نادرست از موقعیت مصر
استدلال دکتر حلمی همچنین بر این فرض استوار است که در صورت کاهش ترافیک تجاری از طریق کانال سوئز به دلیل مسیر اسرائیل، مصر تضعیف شده و در برابر فشارهای غرب آسیبپذیرتر خواهد شد. این فرض اشتباه است. در صورت انتقال بخشی از تجارت اروپا به کانال اسرائیلی، مصر احتمالاً روابط اقتصادی و سیاسی خود را با چین تقویت خواهد کرد تا کاهش درآمدهای حاصل از کانال سوئز را جبران کند.
بهجای از دست دادن اهرمهای نفوذ، ممکن است مصر حتی بیشتر به چین وابسته شود و این امر به تحکیم بیشتر اتحاد راهبردی آنها منجر شود. درواقع، نفوذ چین در مصر در حال افزایش بوده است. پکن سرمایهگذاریهای هنگفتی در زیرساختهای مصر، ازجمله در منطقهی اقتصادی کانال سوئز، انجام داده است. با توجه به این روند، بعید به نظر میرسد که قاهره صرفاً به دلیل فشارهای غرب، روابط خود را با چین تضعیف کند. برعکس، نیاز مصر به شرکای تجاری قوی میتواند باعث نزدیکی بیشتر آن به پکن شود.
تنها سناریویی که در آن یک کانال اسرائیلی میتواند برای چین چالشبرانگیز باشد، زمانی است که آمریکا و اسرائیل از آن بهعنوان ابزاری برای محدود کردن تجارت پکن استفاده کنند. بااینحال، چنین اقدامی نهتنها توجیهپذیر نخواهد بود، بلکه تداوم آن نیز دشوار خواهد بود، زیرا موفقیت اقتصادی این کانال به دسترسی آزاد کشتیهای تجاری جهانی بستگی دارد. چین، با توجه به وزن اقتصادی و قدرت دیپلماتیک خود، اهرمهای لازم را برای تضمین دسترسی به هر دو مسیر خواهد داشت.
باید توجه داشت که چین جهان را بر اساس منطق "بازی مجموع صفر" نمیبیند. پکن بهطور اصولی با مسیرهای تجاری جدید مخالف نیست، حتی اگر این مسیرها توسط متحدان آمریکا ساخته شوند. بلکه، چین با تغییرات جهانی تطبیق پیدا میکند و میکوشد مسیرهای متعددی را برای تأمین منافع اقتصادی خود حفظ کند. یک کانال دوم جایگزین کانال سوئز نخواهد شد، بلکه مکمل آن خواهد بود و گزینههای بیشتری را در اختیار چین قرار خواهد داد.
نتیجهگیری: یک پیشفرض نادرست
مقالهی دکتر حلمی تهدیدهای احتمالی برای چین را بیشازحد بزرگ جلوه داده و درعینحال، مزایای این پروژه را نادیده گرفته است. با اعمال همان منطقی که راهبردهای امنیت انرژی چین را هدایت میکند، پکن بهاحتمال زیاد یک کانال دوم را نه بهعنوان یک تهدید، بلکه بهعنوان یک فرصت در نظر خواهد گرفت.
بهجای تضعیف موقعیت چین، چنین پروژهای میتواند جایگاه این کشور را در تجارت جهانی مستحکمتر کند و درعینحال، روابط آن با مصر و سایر بازیگران منطقهای را تقویت نماید.
بهجای مخالفت با ایجاد یک کانال جدید، چین ممکن است آن را بهعنوان بخشی از استراتژی گستردهتر...👇
لینک متن کامل مقاله
🌎 کانال پیشنهادی اسرائیل تهدیدی برای چین نیست
✍ اسفندیار خدایی
مقالهی اخیر دکتر ندا حلمی در Modern Diplomacy استدلال میکند که یک مسیر تجاری جایگزین از طریق اسرائیل که کانال سوئز را دور بزند، به منافع چین آسیب میزند.
مقالهی اخیر دکتر ندا حلمی در Modern Diplomacy استدلال میکند که ایجاد یک مسیر تجاری جایگزین از طریق اسرائیل، که کانال سوئز را دور بزند، به ضرر منافع چین خواهد بود. از دیدگاه او، چنین پروژهای وابستگی چین به اسرائیل، که متحد نزدیک آمریکا است، را افزایش داده و موقعیت راهبردی پکن را تضعیف میکند. بااینحال، این استدلال بر پایهی سوءبرداشتی از راهبرد ژئوپلیتیکی چین، بهویژه رویکرد دیرینهی این کشور در زمینهی تنوعبخشی اقتصادی، استوار است.
تنوعبخشی: هستهی اصلی راهبرد جهانی چین
سیاست خارجی چین، بهویژه در حوزهی تجارت و امنیت انرژی، بر پایهی تنوعبخشی بنا شده است. این کشور همواره تلاش کرده تا از وابستگی به یک مسیر، یک تأمینکننده، یا یک شریک راهبردی خاص اجتناب کند. نمونهی بارز این رویکرد، استراتژی چین در واردات انرژی است. باوجود تحریمهای آمریکا، چین همچنان به خرید نفت ایران ادامه داده تا تعادل سبد انرژی خود را حفظ کند. به همین ترتیب، پکن در جریان جنگ اوکراین در برابر فشارهای غرب برای قطع روابط انرژی با روسیه مقاومت کرد تا هیچ کشور یا ائتلافی نتواند بهتنهایی دسترسی آن به منابع ضروری را کنترل کند.
همین منطق در مورد مسیرهای تجاری نیز صدق میکند. اگر یک کانال جدید در اسرائیل ساخته شود، این امر بهطور خودکار منافع چین را تضعیف نخواهد کرد. درعوض، این مسیر جایگزین، وابستگی چین به کانال سوئز را کاهش داده و انعطافپذیری و تابآوری آن را در تجارت جهانی افزایش خواهد داد. بهجای یک تهدید راهبردی، این گزینهی جدید باعث تقویت موقعیت چین در تجارت بینالمللی خواهد شد.
تفسیر نادرست از موقعیت مصر
استدلال دکتر حلمی همچنین بر این فرض استوار است که در صورت کاهش ترافیک تجاری از طریق کانال سوئز به دلیل مسیر اسرائیل، مصر تضعیف شده و در برابر فشارهای غرب آسیبپذیرتر خواهد شد. این فرض اشتباه است. در صورت انتقال بخشی از تجارت اروپا به کانال اسرائیلی، مصر احتمالاً روابط اقتصادی و سیاسی خود را با چین تقویت خواهد کرد تا کاهش درآمدهای حاصل از کانال سوئز را جبران کند.
بهجای از دست دادن اهرمهای نفوذ، ممکن است مصر حتی بیشتر به چین وابسته شود و این امر به تحکیم بیشتر اتحاد راهبردی آنها منجر شود. درواقع، نفوذ چین در مصر در حال افزایش بوده است. پکن سرمایهگذاریهای هنگفتی در زیرساختهای مصر، ازجمله در منطقهی اقتصادی کانال سوئز، انجام داده است. با توجه به این روند، بعید به نظر میرسد که قاهره صرفاً به دلیل فشارهای غرب، روابط خود را با چین تضعیف کند. برعکس، نیاز مصر به شرکای تجاری قوی میتواند باعث نزدیکی بیشتر آن به پکن شود.
تنها سناریویی که در آن یک کانال اسرائیلی میتواند برای چین چالشبرانگیز باشد، زمانی است که آمریکا و اسرائیل از آن بهعنوان ابزاری برای محدود کردن تجارت پکن استفاده کنند. بااینحال، چنین اقدامی نهتنها توجیهپذیر نخواهد بود، بلکه تداوم آن نیز دشوار خواهد بود، زیرا موفقیت اقتصادی این کانال به دسترسی آزاد کشتیهای تجاری جهانی بستگی دارد. چین، با توجه به وزن اقتصادی و قدرت دیپلماتیک خود، اهرمهای لازم را برای تضمین دسترسی به هر دو مسیر خواهد داشت.
باید توجه داشت که چین جهان را بر اساس منطق "بازی مجموع صفر" نمیبیند. پکن بهطور اصولی با مسیرهای تجاری جدید مخالف نیست، حتی اگر این مسیرها توسط متحدان آمریکا ساخته شوند. بلکه، چین با تغییرات جهانی تطبیق پیدا میکند و میکوشد مسیرهای متعددی را برای تأمین منافع اقتصادی خود حفظ کند. یک کانال دوم جایگزین کانال سوئز نخواهد شد، بلکه مکمل آن خواهد بود و گزینههای بیشتری را در اختیار چین قرار خواهد داد.
نتیجهگیری: یک پیشفرض نادرست
مقالهی دکتر حلمی تهدیدهای احتمالی برای چین را بیشازحد بزرگ جلوه داده و درعینحال، مزایای این پروژه را نادیده گرفته است. با اعمال همان منطقی که راهبردهای امنیت انرژی چین را هدایت میکند، پکن بهاحتمال زیاد یک کانال دوم را نه بهعنوان یک تهدید، بلکه بهعنوان یک فرصت در نظر خواهد گرفت.
بهجای تضعیف موقعیت چین، چنین پروژهای میتواند جایگاه این کشور را در تجارت جهانی مستحکمتر کند و درعینحال، روابط آن با مصر و سایر بازیگران منطقهای را تقویت نماید.
بهجای مخالفت با ایجاد یک کانال جدید، چین ممکن است آن را بهعنوان بخشی از استراتژی گستردهتر...👇
لینک متن کامل مقاله