بَده که پای روابط خانوادگی، دوستی، عاطفی
به حساب و کتاب برسه!
بَده که پای روابط به « دفعه ی قبل من
زنگ زدم حالا نوبت اونه » برسه؛
به « بذار پیامشو چند ساعت دیگه باز کنم
که فکر نکنه بیکارم » برسه؛
به « بذار چند ثانیه دیگه هم زنگ بخوره
بعد جواب بدم » برسه؛
به « بذار این دفعه که دعوتم کرد بگم فکر نکنم
برنامم جور شه که نشون بدم آدم با برنامه ای
هستم » برسه؛
بَده اونجوری که توی دلمون هستیم، نیستیم!
بَده که یه سری منطقهای بیمنطق دارن
به جای ما تصمیم میگیرن و اسمش رو
هم گذاشتیم سیاست!
بَده که میذاریم کار همه ی ارتباطاتمون به
اینجا برسه؛ نذاریم برسه..
به حساب و کتاب برسه!
بَده که پای روابط به « دفعه ی قبل من
زنگ زدم حالا نوبت اونه » برسه؛
به « بذار پیامشو چند ساعت دیگه باز کنم
که فکر نکنه بیکارم » برسه؛
به « بذار چند ثانیه دیگه هم زنگ بخوره
بعد جواب بدم » برسه؛
به « بذار این دفعه که دعوتم کرد بگم فکر نکنم
برنامم جور شه که نشون بدم آدم با برنامه ای
هستم » برسه؛
بَده اونجوری که توی دلمون هستیم، نیستیم!
بَده که یه سری منطقهای بیمنطق دارن
به جای ما تصمیم میگیرن و اسمش رو
هم گذاشتیم سیاست!
بَده که میذاریم کار همه ی ارتباطاتمون به
اینجا برسه؛ نذاریم برسه..