از من باز تر بود
کلی حرف میزدیم و میخندیدیم دورهمیهو الناز گفت راستی امید طناز از تو خوشش میاد
همه پسرا گفتن خدا بده شانس و اینا که امید یهو گفت اما من از سحر خوشم اومده
یهو همه ساکت شدن
بعد گفتم اما من متاهلم امید
امید که انگار آب یخ رو سرش ریختن رفت بیرون و سمت درختای محوطه
یه دوستاش رفت بره دنبالش گفتم بذار من برمآخه خودمم خوشم اومده بود از امید
جذاب بود بنظرم
از طرفی چون بین منو دوستام از من خوشش اومده بود انگار بهش مدیون بودم
رفتم پیش امید و وایسادم
گفت بهت نمیاد متاهل باشی
گفتم چرا نیاد بهم!!!
گفت آخه مجردی اومدی و خیلی شیطونی
گفتم نامزد دارم و اون نتونست بیاد سفرگفتم البته نامزدم بهم مطمئنه و آدم روشن فکریه و منو راحت میذاره همیشه
یه نگاه خاصی بهم کرد
نگاهی که ازش ندیده بودم اصلا و بهم گفت از لباسات معلومه
گفتم لباسام مگه چشه
یهو دستشو آورد سمت سینهم و با دست زد به سینم و گفت از اینا که نیستی
یهو انگار کصم خیس شد اما خودمو کشیدم عقب و گفتم تو چقدر هیزی امید!!!
گفت آخه اونقدر جذابی که چارهای نمیذاری برا آدم
من مطمئنم همسرت باهات کلی کیف میکنه و بهش حسودیم میشه
گفتم اونوقت چرا دقیقا
میخواستم دوباره دستشو بیاره سمتم واسه همین پرسیدم چرا حسودیت میشه!!اونم نزدیکتر شد بهم و اینبار دستشو کشید رو کونم و گفت بخاطر همینا دیگهاصلا دوری از سعید بدجوری حشریم کرده بود
از طرفی دوست داشتم سعید بود و منو حسابی میگایید
مطمئن بودم اگه سعید بود دوست داشت ببینه یکی اینجوری بهش حسادت میکنه
حرفهای سعید که همش میگفت بکنمت و تو جنده منی تو گوشم هی تکرار میشد که یهو گفتم تو با کسی نیستی !!گفتم قبلا بودم اما دیگه نهخودمو نزدیکش کردم و بی اراده دستمو بردم سمت کیرش و گفتم پس حتما خیلی وقته کسی اینو بهش نرسیده
قلبم مثل چی میزد
جفتمون حشری بودیمگفتم امید من کیر میخوام
گفت اما تو متاهلی سحرگفتم فقط نامزدم
اسم نامزدم سعیده و همیشه دوست داشت ببینه من کیر یکی رو بخورم ، مطمئنم از نظرش ایراد نداره من حال کنم
یه لحظه نگاهم کرد
بعد دستمو گرفت و برد پشت چند تا درخت که پیدا نباشیم
سینه هامو گرفت تو دستاش
بعد لباسمو زدم بالا و سینه هامو در آوردم
گفت جوووون چه عشقی میکنه سعید
گفتم تازه کجاشو دیدی و بعد شروع کرد به خوردن
بعدش من شلوارشو کشیدم پایین و کیرشو در آوردم
کیرش برعکس کیر سعید بزرگ بود ، با اینکه سنش خیلی کمتر از نامزدم بود
تقریبا شق شده بود و کردمش تو دهنم
گفت چطوره کیرم
گفتم خیلی خوبه بزرگتر از کیر سعیده
گفت همش برای خودته
مثل چی میخوردم
گفت تو چرا اینقدر خوب ساک میزنی سحرررر الان ابمو میاری
بعد کشید بیرون از دهنممنو از پشت کرد و ساپورتمو تا روی زانوم کشید پایین
دولا شدم و کیر کلفتشو که حسابی با آب دهنم خیس شده بود کرد تو کس خیسم
درد و لذت رو باهم داشتم
میگفت حال میکنی عمرا اگه سعید اینجوری بکنتت
گفتم من کیر هردوتون رو میخوام
تو و سعید رو همزمان باهم میخوامهمینطور تلمبه میزد یهو گفت ابم داره میاد بریزم دهنت؟!!
برگشتمو کیرشو تو دهنم کردم
آبش زیاد نبود اما خوشمزه بود
همشو ریخت تو دهنم
بلند شدم و همو بغل کردیم
از طرفی بغض کردم بخاطر سعید
بعد خودمو دلداری میدادم که تقصیر خودشه من جنده شدم و کس دادم
نمیدونم اگه بفهمه من به یکی چند سال کوچیکتر از خودم کس دادم چیکار میکنه،منو امید برگشتیم توی اتاق
بچهها همه تو بغل هم بودن
رابطم با امید ادامه داشت در حد پیام و اینا، اما دیگه فرصت سکس نشد بینمونبعدها امید بهم گفت طناز و شهره و الناز توی اون تور برای بچهها ساک زده بودنح
کلی حرف میزدیم و میخندیدیم دورهمیهو الناز گفت راستی امید طناز از تو خوشش میاد
همه پسرا گفتن خدا بده شانس و اینا که امید یهو گفت اما من از سحر خوشم اومده
یهو همه ساکت شدن
بعد گفتم اما من متاهلم امید
امید که انگار آب یخ رو سرش ریختن رفت بیرون و سمت درختای محوطه
یه دوستاش رفت بره دنبالش گفتم بذار من برمآخه خودمم خوشم اومده بود از امید
جذاب بود بنظرم
از طرفی چون بین منو دوستام از من خوشش اومده بود انگار بهش مدیون بودم
رفتم پیش امید و وایسادم
گفت بهت نمیاد متاهل باشی
گفتم چرا نیاد بهم!!!
گفت آخه مجردی اومدی و خیلی شیطونی
گفتم نامزد دارم و اون نتونست بیاد سفرگفتم البته نامزدم بهم مطمئنه و آدم روشن فکریه و منو راحت میذاره همیشه
یه نگاه خاصی بهم کرد
نگاهی که ازش ندیده بودم اصلا و بهم گفت از لباسات معلومه
گفتم لباسام مگه چشه
یهو دستشو آورد سمت سینهم و با دست زد به سینم و گفت از اینا که نیستی
یهو انگار کصم خیس شد اما خودمو کشیدم عقب و گفتم تو چقدر هیزی امید!!!
گفت آخه اونقدر جذابی که چارهای نمیذاری برا آدم
من مطمئنم همسرت باهات کلی کیف میکنه و بهش حسودیم میشه
گفتم اونوقت چرا دقیقا
میخواستم دوباره دستشو بیاره سمتم واسه همین پرسیدم چرا حسودیت میشه!!اونم نزدیکتر شد بهم و اینبار دستشو کشید رو کونم و گفت بخاطر همینا دیگهاصلا دوری از سعید بدجوری حشریم کرده بود
از طرفی دوست داشتم سعید بود و منو حسابی میگایید
مطمئن بودم اگه سعید بود دوست داشت ببینه یکی اینجوری بهش حسادت میکنه
حرفهای سعید که همش میگفت بکنمت و تو جنده منی تو گوشم هی تکرار میشد که یهو گفتم تو با کسی نیستی !!گفتم قبلا بودم اما دیگه نهخودمو نزدیکش کردم و بی اراده دستمو بردم سمت کیرش و گفتم پس حتما خیلی وقته کسی اینو بهش نرسیده
قلبم مثل چی میزد
جفتمون حشری بودیمگفتم امید من کیر میخوام
گفت اما تو متاهلی سحرگفتم فقط نامزدم
اسم نامزدم سعیده و همیشه دوست داشت ببینه من کیر یکی رو بخورم ، مطمئنم از نظرش ایراد نداره من حال کنم
یه لحظه نگاهم کرد
بعد دستمو گرفت و برد پشت چند تا درخت که پیدا نباشیم
سینه هامو گرفت تو دستاش
بعد لباسمو زدم بالا و سینه هامو در آوردم
گفت جوووون چه عشقی میکنه سعید
گفتم تازه کجاشو دیدی و بعد شروع کرد به خوردن
بعدش من شلوارشو کشیدم پایین و کیرشو در آوردم
کیرش برعکس کیر سعید بزرگ بود ، با اینکه سنش خیلی کمتر از نامزدم بود
تقریبا شق شده بود و کردمش تو دهنم
گفت چطوره کیرم
گفتم خیلی خوبه بزرگتر از کیر سعیده
گفت همش برای خودته
مثل چی میخوردم
گفت تو چرا اینقدر خوب ساک میزنی سحرررر الان ابمو میاری
بعد کشید بیرون از دهنممنو از پشت کرد و ساپورتمو تا روی زانوم کشید پایین
دولا شدم و کیر کلفتشو که حسابی با آب دهنم خیس شده بود کرد تو کس خیسم
درد و لذت رو باهم داشتم
میگفت حال میکنی عمرا اگه سعید اینجوری بکنتت
گفتم من کیر هردوتون رو میخوام
تو و سعید رو همزمان باهم میخوامهمینطور تلمبه میزد یهو گفت ابم داره میاد بریزم دهنت؟!!
برگشتمو کیرشو تو دهنم کردم
آبش زیاد نبود اما خوشمزه بود
همشو ریخت تو دهنم
بلند شدم و همو بغل کردیم
از طرفی بغض کردم بخاطر سعید
بعد خودمو دلداری میدادم که تقصیر خودشه من جنده شدم و کس دادم
نمیدونم اگه بفهمه من به یکی چند سال کوچیکتر از خودم کس دادم چیکار میکنه،منو امید برگشتیم توی اتاق
بچهها همه تو بغل هم بودن
رابطم با امید ادامه داشت در حد پیام و اینا، اما دیگه فرصت سکس نشد بینمونبعدها امید بهم گفت طناز و شهره و الناز توی اون تور برای بچهها ساک زده بودنح