گ زدن تو سینه هاشو خوردن شدیدتر گردنش شل شد و گذاشت شلوارشو بکشم پایین امون ندادم سریع تیشرتشم در آوردم.
وااااای چی میدیدم . یه بدن کشیده و قدبلند بدون یدونه مو . شورت مشکیو یه سوتین اسفنجی که سینه هاشو یکم بزرگتر نشون بده. دیوانه وار شروع کردم خوردن سینه هاشو سوتینشو باز کردم و دستمم رسوندم توی شرتش و کوس خیسشو مالیدن.
یکم که فشار دستمو زیاد کردم گفت نکن دیوونه هنوز دخترم.
با کمک خودش شرتشو درآورد و کل صورتمو بردم لای پاش و افتادم بجون کوسش که فوق العاده خیس و داغ بود حدود ده دقیقه ای خوردم براش که گفت میشه من نخورم؟
منم اصرار نکردم و برش گردوندم رو شکم خوابید و از پشت یکم دیگه کوس و کونشو براش خوردم از کشو فواد ژل آوردم ریختم لای کونشو به کیرمم اسپری زدم و از پشت آروم آروم کردم تو کونش که تنگ بود اما معلوم بود قبلا از خجالتش در اومدن. یه چیزی که شراره رو فوق العاده میکرد تو سکس این بود که اصلا نمی گفت نکن درش بیار یا چیزی بلکه برعکس بعد از چند تا تلمبه وحشی شد و میگفت بیشتر بکن تند تر بزن و آیو اویش بالا بود تازه پیش خودش داشت ملاحظه فواد رو هم میکرد. این حرفه ای بودنش باعث تعجبم بود اما لذت سکس باهاش اینقد زیاد بود که فقط به کردنش فکر کنم نه چیز دیگه ای. حدود یربع تو کونش تلمبه زدم و با فشار تو کونش خالی کردم و شراره هم برای دومین بار ارضاء شد همونجوری خوابیدم روش و جفتمون مست از یه سکس توپ بیهوش بودیم. چند دقیقه بعد شراره رفت خودشو شست و باهم از خونه زدیم بیرون. همه چی عالی بود و جفتمون خوشحال از این رابطه بودیم. یه ده روزی از اولین سکسمون گذشته بود که دوباره به شراره پیشنهاد خونه عموم رو دادم و اونم خیلی راحت قبول کرد و روز موعود رسید و رفتیم خونه عموم و بازم رو تخت فواد شراره لخت مادرزاد زیرم بود و مشغول لب بازی مالیدن بودیم که گفتم شراره ی سوال بپرسم؟
بپرس
تو قبل از من با کسی سکس کردی؟
نه این چه سوالیه … نداشتم حرفش تموم بشه گفتم ببین گذشته تو هیچ تاثیری تو رابطه منو تو نداره اما از اینکه بهم دروغ بگن بدم میاد. شراره من تورو با تمام وجودم دوست دارم و عاشقتم حتی میخوام یه حقیقت درمورد خودم رو بهت بگم به جون هردومون من عاشقتم و نمیخوام هیچ چیز مخفی بینمون باشه.
گفت: بگو ببینم چه حقیقتی؟
اینکه من قبل از تو چندباری با چند تا نفری سکس کردم
شراره" تو که میگفتی با اون دخترا رابطت هیچوقت زیاد جدی نبوده و بلد نبودی مخ بزنی
من" منم نگفتم با اون دخترا
شراره-پس با کی؟
من-راستش چند باری فواد یه نفرو می آورد باهاش سکس میکردیم
شراره-یعنی با هم میکردینش؟
من-اکثرا نوبتی، اما بعضی وقتا باهم
شراره-یعنی دوست دخترش بودن؟
من-نه بابا جنده میاوردیم و میکردیم راستش فواد دوست دختر که داشت اکثرا به خاطر من اینکار رو میکرد.
شراره-میشه اولین بارشو تعریف کنی؟
هردومون از این حرف زدنا دوباره حشری شده بودیم و من همونجور که شراره تو بغلم بود از پشت گذاشتم تو کونش و شروع کردیم ادامه ماجرارو گفتن.
من – اولین بار یه زن خوشگل آورد خونه بعدا فهمیدم زن همسایشونه که الان دیگه از اینجا رفتن و من اول رفتم تو اتاق و چون هیچی بلد نبودم سریع کردم تو کوسش و یک دقیقه نشده آبم اومد خالی کردم همون تو.
شراره-واییییی یعنی طرف شوهر داشته؟
من-آره بابا این فواد تخم سگ با هرکی میخواست رفیق میشد یه هفته نشده میزدتش زمین.
شراره – خوب فواااد چی ؟ اونم کرد؟
شراره خیلی حشری تر شده بود و خودش داشت کونشو تو بغلم تکون تکون میداد و کیرم توش عقب جلو میشد. منم ادامه دادم
من-آره من که رفتم تو هال گفت چی شد چرا نکردی؟ گفتم کردم تموم شد که زد زیر خنده که تو هنوز تو نرفته چطور تموم شد.
اومد دستمو گرفت گفت بیا بریم تو تا کردنو یادت بدم خنگه.
شراره – وایی جلو تو چطوری روش شد؟
من-روش شد؟ نیم ساعت زن رو یجور گایید که منم یبار دیگه تحریک شدم رفتم اینبارم به دو دقیقه نرسید آبم اومد. ولی اون همچنان می کرد زنرو آخرشم یه جوری ارضاء شد تو کوس زنه که زنه جیغ میزد.
اینجای داستان که رسیدم دیدم شراره چشماش برگشت و با تلمبه های من ارضاء شد و آروم گرفت منم از تو کونش درنیاوردم و تلمبه هامو یواش کردم تا سرحال بشه.
گفتم-خوب حالا تو بگو قبل از من با کی بودی که باورم نمیشه دفعه قبل بار اولت بوده باشه.
با من من کردن شروع کرد.
شراره-راستش قبل از تو فقط با یک نفر بودم.
گفتم-کی؟
شراره-با اسماعیل پسر عمه ام.
گفتم-اسماعیل ؟؟؟؟؟؟ اونکه خیلی از تو بزرگتره بعدشم اون الا شش هفت ساله زنو بچه داره. یعنی قبل از ازدواجش؟؟
شراره-اره اسماعیل. قبل از ازدواجشم نه از یسال پیش
من-یعنی هنوزم ؟؟
شراره-نه بخدا. بجون خودم از وقتی باهمیم نذاشتم دستش بهم بخوره خیلی دنبالمه اما دیگه نذاشتم.
راستش از اینکه میخواست برام تعریف کنه چطور سک
وااااای چی میدیدم . یه بدن کشیده و قدبلند بدون یدونه مو . شورت مشکیو یه سوتین اسفنجی که سینه هاشو یکم بزرگتر نشون بده. دیوانه وار شروع کردم خوردن سینه هاشو سوتینشو باز کردم و دستمم رسوندم توی شرتش و کوس خیسشو مالیدن.
یکم که فشار دستمو زیاد کردم گفت نکن دیوونه هنوز دخترم.
با کمک خودش شرتشو درآورد و کل صورتمو بردم لای پاش و افتادم بجون کوسش که فوق العاده خیس و داغ بود حدود ده دقیقه ای خوردم براش که گفت میشه من نخورم؟
منم اصرار نکردم و برش گردوندم رو شکم خوابید و از پشت یکم دیگه کوس و کونشو براش خوردم از کشو فواد ژل آوردم ریختم لای کونشو به کیرمم اسپری زدم و از پشت آروم آروم کردم تو کونش که تنگ بود اما معلوم بود قبلا از خجالتش در اومدن. یه چیزی که شراره رو فوق العاده میکرد تو سکس این بود که اصلا نمی گفت نکن درش بیار یا چیزی بلکه برعکس بعد از چند تا تلمبه وحشی شد و میگفت بیشتر بکن تند تر بزن و آیو اویش بالا بود تازه پیش خودش داشت ملاحظه فواد رو هم میکرد. این حرفه ای بودنش باعث تعجبم بود اما لذت سکس باهاش اینقد زیاد بود که فقط به کردنش فکر کنم نه چیز دیگه ای. حدود یربع تو کونش تلمبه زدم و با فشار تو کونش خالی کردم و شراره هم برای دومین بار ارضاء شد همونجوری خوابیدم روش و جفتمون مست از یه سکس توپ بیهوش بودیم. چند دقیقه بعد شراره رفت خودشو شست و باهم از خونه زدیم بیرون. همه چی عالی بود و جفتمون خوشحال از این رابطه بودیم. یه ده روزی از اولین سکسمون گذشته بود که دوباره به شراره پیشنهاد خونه عموم رو دادم و اونم خیلی راحت قبول کرد و روز موعود رسید و رفتیم خونه عموم و بازم رو تخت فواد شراره لخت مادرزاد زیرم بود و مشغول لب بازی مالیدن بودیم که گفتم شراره ی سوال بپرسم؟
بپرس
تو قبل از من با کسی سکس کردی؟
نه این چه سوالیه … نداشتم حرفش تموم بشه گفتم ببین گذشته تو هیچ تاثیری تو رابطه منو تو نداره اما از اینکه بهم دروغ بگن بدم میاد. شراره من تورو با تمام وجودم دوست دارم و عاشقتم حتی میخوام یه حقیقت درمورد خودم رو بهت بگم به جون هردومون من عاشقتم و نمیخوام هیچ چیز مخفی بینمون باشه.
گفت: بگو ببینم چه حقیقتی؟
اینکه من قبل از تو چندباری با چند تا نفری سکس کردم
شراره" تو که میگفتی با اون دخترا رابطت هیچوقت زیاد جدی نبوده و بلد نبودی مخ بزنی
من" منم نگفتم با اون دخترا
شراره-پس با کی؟
من-راستش چند باری فواد یه نفرو می آورد باهاش سکس میکردیم
شراره-یعنی با هم میکردینش؟
من-اکثرا نوبتی، اما بعضی وقتا باهم
شراره-یعنی دوست دخترش بودن؟
من-نه بابا جنده میاوردیم و میکردیم راستش فواد دوست دختر که داشت اکثرا به خاطر من اینکار رو میکرد.
شراره-میشه اولین بارشو تعریف کنی؟
هردومون از این حرف زدنا دوباره حشری شده بودیم و من همونجور که شراره تو بغلم بود از پشت گذاشتم تو کونش و شروع کردیم ادامه ماجرارو گفتن.
من – اولین بار یه زن خوشگل آورد خونه بعدا فهمیدم زن همسایشونه که الان دیگه از اینجا رفتن و من اول رفتم تو اتاق و چون هیچی بلد نبودم سریع کردم تو کوسش و یک دقیقه نشده آبم اومد خالی کردم همون تو.
شراره-واییییی یعنی طرف شوهر داشته؟
من-آره بابا این فواد تخم سگ با هرکی میخواست رفیق میشد یه هفته نشده میزدتش زمین.
شراره – خوب فواااد چی ؟ اونم کرد؟
شراره خیلی حشری تر شده بود و خودش داشت کونشو تو بغلم تکون تکون میداد و کیرم توش عقب جلو میشد. منم ادامه دادم
من-آره من که رفتم تو هال گفت چی شد چرا نکردی؟ گفتم کردم تموم شد که زد زیر خنده که تو هنوز تو نرفته چطور تموم شد.
اومد دستمو گرفت گفت بیا بریم تو تا کردنو یادت بدم خنگه.
شراره – وایی جلو تو چطوری روش شد؟
من-روش شد؟ نیم ساعت زن رو یجور گایید که منم یبار دیگه تحریک شدم رفتم اینبارم به دو دقیقه نرسید آبم اومد. ولی اون همچنان می کرد زنرو آخرشم یه جوری ارضاء شد تو کوس زنه که زنه جیغ میزد.
اینجای داستان که رسیدم دیدم شراره چشماش برگشت و با تلمبه های من ارضاء شد و آروم گرفت منم از تو کونش درنیاوردم و تلمبه هامو یواش کردم تا سرحال بشه.
گفتم-خوب حالا تو بگو قبل از من با کی بودی که باورم نمیشه دفعه قبل بار اولت بوده باشه.
با من من کردن شروع کرد.
شراره-راستش قبل از تو فقط با یک نفر بودم.
گفتم-کی؟
شراره-با اسماعیل پسر عمه ام.
گفتم-اسماعیل ؟؟؟؟؟؟ اونکه خیلی از تو بزرگتره بعدشم اون الا شش هفت ساله زنو بچه داره. یعنی قبل از ازدواجش؟؟
شراره-اره اسماعیل. قبل از ازدواجشم نه از یسال پیش
من-یعنی هنوزم ؟؟
شراره-نه بخدا. بجون خودم از وقتی باهمیم نذاشتم دستش بهم بخوره خیلی دنبالمه اما دیگه نذاشتم.
راستش از اینکه میخواست برام تعریف کنه چطور سک