-من جنده ات نیستم استایلز...شوهرتم...
هری خنده بلندی کرد و دستشو از پیرهن لویی رد کرد و دست سردشو روی عضله های شکمش کشید.
-مگه فرقیم دارن..؟
-گفتم نمیخوام امروز باهات سکص داشته باشم! تمومش کن!
لویی بزور خواست دست هری رو از خودش جدا کنه اما هری با حرکت بعدیش اونو غافلگیر کرد و...
https://t.me/joinchat/AAAAAFir3-GOqKAqyibrUgاصمات های هات از لری و زیام 🔥