مبارزه بردگان، برای پاره کردن زنجیرهایشان، دست آخر آنجایی به نتیجه رسید که بردهداران به تغییر نظمی که از آن سود میبردند تن دادند. دیگر غذای اضافه برای بردهها، محبت به بردهها یا توجه به بردهها معنایی نداشت. آنها باید از جایی که بودند برمیخاستند تا جا برای آدمهای دیگری که پیش از آن «آدم» نبودند باز شود.
در مبارزات زنان برای رهایی و برابری، ایدهی مادر فدارکار، زن خوب، ملکهی زیبا، دختر شاهپریون و ناز خرکی کشیدن هم چارهی تبعیض نبود. دستاوردهای نسبی زمانی به دست آمدند که در نهایت مردان حاضر شدند کمی تکان بخورند تا جایی برای مشارکت اقتصادی و اجتماعی زنان باز شود.
بحرانهای اجتماعی،سیاسی و اقتصادی نتیجهی استعمار هم زمانی وارد پروسه تغییر و بهبود شدند که استعمارگران مستعمرهها را ترک کردند، وقتی اجازه دادند مردم جایی به جز زیر سایهی ایشان نفس بکشند، نه وقتی بر سر مردم هند یا الجزایر دست محبت میکشیدند.
ستم و تبعیض نظاممند علیه کردها در ایران هم زمانی مرتفع خواهد شد که مدافعان وضع موجود، ارزشهای مقدسشان را زیر سوال ببرند و «مسئلهی کرد» را به رسمیت بشناسند.
جمهوری اسلامی راههای گفتگو با کردستان را همان اول کار بست. نیروی هوایی معترض به حمله به کردستان را اعدام یا به حبس طولانی محکوم کرد. دکتر قاسملو دبیرکل حزب دموکرات را جریان مذاکره ترور کرد. قصهی «کردها» سر میبرند و «کوموله»ی تجزیه طلب را بر سر زبانها انداخت؛ این قصهها اما بر سر زبان نمیافتادند اگر دهانی باز نمیبود تا با بلعیدن این یاوهها چهار دهه آن را نشخوار کند و تبعیض و سرکوب نظاممند در کردستان را نادیده بگیرد.
#پخشان_عزیزی اولین قربانی این وضعیت نیست. او اولین بار در سال ۸۸ در اعتراض به اعدام #احسان_فتاحیان زندانی شد. پیش از احسان هم خواهران کعبی امدادگر و پرستار بودند به جرم تیمار مجروحان جنگی اعدام شدند. #فرزاد_کمانگر معلم بود و اعدام شد. #فاروق_حسن_خیاط در اردوگاه حزب دموکرات معلم بود که با حمله موشکی سپاه کشته شد.
«#تجزیه_طلبی» اسم رمز سرکوب است. تلاش برای زرورق کشیدن دور مسئله از طریق سانتیمانتالیسم آریایی راه به جایی نمیبرد. الفاظی همچون «بانوی مهابادی» و «شیردخت ایرانزمین» مصداق به صحرای کربلا زدن است.
مدافعان نظم موجود لزوما صاحبان قدرت در جمهوری اسلامی نیستند. همهی آنهایی هستند که در شرایط فعلی زندگی میکنند و از دگرگون شدن وضعیت میترسند. آنها که فکر میکنند «#حق_تعیین_سرنوشت» یعنی به باد دادن دودمان آریایی، در صورتی که حتی خود هم سر سوزنی در سرنوشتی که به آن زنجیر شدهاند دخالتی ندارند.
حالا که پخشان و #وریشه_مرادی، حکم اعدامشان را به درستی به کرد بودنشان نسبت دادهاند و صدای آنها شنیده شده، و صدای #نه_به_اعدام هم در ایران بلندتر از همیشه است، شاید بهترین زمان ممکن باشد تا یادآوری کنیم یا همه، کردها، بلوچها، عربها و تمام کسانی که به واسطه ملیت، طبقه یا جنسیت در اقلیت هستند، سعادتمند خواهند شد یا اسارت در زنجیرهی فلاکت و استبداد ادامه خواهد یافت.
@LifeBeforeUs