📰 شیعیگری،اسطورهی منجیخواهی؛
انقیاد و انتظار بیپایان
✍️ نویسنده: قاسم قره داغی
کاوش در تاریخ ادیان، نشان میدهد که مذهب همیشه، ابزاری برای تسلط بر ذهنها و مهار زندگی انسان بوده است.
در این میان، مذهب شیعه در فرهنگ ایرانی، نقشی فراتر از یک ایدئولوژی مذهبی ایفا میکند. این مذهب، با تکیه بر اسطورهسازی، گسترش خرافات، و ترویج فرهنگ انتظار و منجیخواهی، نهتنها فرد را از عقلانیت و خردگرایی دور کرده، بلکه او را به ابزاری برای تقویت نهادهای قدرت تبدیل نموده است.
یکی از بنیادینترین مفاهیم در مذهب شیعه، باور به ظهور منجی، یعنی امام دوازدهم، است. این باور، که در قلب الهیات شیعه جای دارد، انسان ایرانی را به انتظار برای فرد یا نیرویی معجزهآسا سوق میدهد که قرار است تمامی مشکلات او را حل کند و عدالت را برقرار سازد.
این ایده، نهتنها فرد را از مسئولیتپذیری در قبال زندگی خود دور میکند، بلکه او را به موجودی منفعل، رام و فرمانبردار تبدیل مینماید که چشم به راه منجی دوخته و از تلاش برای تغییر شرایط خود دستبرمیدارد.
انتظار ظهور، از کودکی در ذهن ایرانی نهادینه شده و با داستانها، مراسم، و باورهایی تغذیه میشود که بهجای ترغیب به عمل، او را در چرخهای از امید و ناامیدی نگاه میدارند.
فرهنگ منجیخواهی، تنها به سطح فردی محدود نمیشود. در سطح اجتماعی نیز، این باور به تداوم استبداد و انقیاد کمک کرده است.
جامعهای که به منجی باور دارد، بهجای تلاش برای اصلاح نهادهای خود، همواره منتظر قدرتی از بیرون میماند که او را از ظلم و فساد نجات دهد.
این انفعال تاریخی، یکی از عوامل اصلی رکود اجتماعی و سیاسی در ایران بوده است.
🪬خرافات مذهبی: نابودی خرد و آزادی
یکی از ویژگیهای برجسته مذهب شیعه، گسترش خرافاتی است که فرد را از عقلانیت دور کرده و به تسلیم در برابر قدرت مذهبی وادار میکند.
از شفا گرفتن با تربت کربلا گرفته تا دخیل بستن بر ضریح امامزادگان، انسان را به پذیرش اموری وادار میکند که در تضاد آشکار با منطق و دانش علمی هستند.
این خرافات، نهتنها روان فرد را به اسارت میکشند، بلکه جامعه را نیز از مسیر پیشرفت بازمیدارند.
جامعهای که وقت و انرژی خود را صرف عزاداریهای بیپایان و تکرار خرافات مذهبی میکند، نمیتواند خلاق، نوآور و پیشرو باشد.
در چنین فضایی، خردگرایی و اندیشه انتقادی بهعنوان تهدیدی علیه نظم موجود تلقی شده و به شدت سرکوب میشود.
⛓ مذهب شیعه و کنترل بدن: از پوشش تا رختخواب
مذهب، با وضع قوانین سختگیرانه در مورد پوشش، روابط زناشویی، و حتی افکار جنسی، تلاش میکند تا فرد را از طبیعیترین نیازها و تمایلات انسانیاش شرمسار سازد.
انسان شیعهزاده، از کودکی میآموزد که بدن او مظهر گناه است و باید دائماً آن را پنهان و سرکوب کند.
این رویکرد، نهتنها او را با بدن خود بیگانه میسازد، بلکه زمینهساز مشکلات روانی عمیقی نظیر اضطراب، احساس گناه مزمن، و حتی افسردگی میگردد.
🚫 پیامدهای روانی و اجتماعی انقیاد مذهبی
سیطره مذهب شیعه بر زندگی انسان ایرانی پیامدهای روانی و اجتماعی ویرانگری به همراه داشته است.
مذهب شیعه، با ترویج فرهنگ تسلیم، انسان ایرانی را از ایستادگی در برابر ظلم و تلاش برای تغییر بازداشته و او را به پذیرش منفعلانه شرایط و توکل به نیروهای ماورایی عادت داده است.
محدودیتهای مذهبی نیز بهطور مستقیم خلاقیت و نوآوری را سرکوب کرده و جامعه را از پیشرفت بازداشتهاند.
علاوه بر این، تقسیمبندی مردم به «خودی» و «غیرخودی» بر اساس باورهای مذهبی، تفرقه و بیاعتمادی اجتماعی را تقویت کرده و انسجام مردم را از بین برده است.
🏛 مذهب بهمثابه پاناپتیکون ذهن
میشل فوکو، در تبیین مفهوم "پاناپتیکون"، سازوکاری را شرح میدهد که در آن نظارت دائمی، حتی در غیاب ناظر، به ابزار انضباطی تبدیل میشود. مذهب نیز در بسیاری از نظامهای دینی، نقش چنین پاناپتیکونی را ایفا میکند. با القای این ایده که نیرویی ماورایی بر همه اعمال، افکار و حتی نیتهای انسان نظارت دارد، فرد به حالتی میرسد که خود را همواره تحت کنترل میبیند.
این نظارت، اگرچه در ظاهر برای حفظ اخلاق و معنویت طراحی شده است، در عمل به ابزاری برای مهار آزادی فردی و خاموش کردن صدای درونی انسان تبدیل میشود. افراد دیگر نه بر اساس خواست و آگاهی خود، بلکه به دلیل ترس از عقوبت یا اشتیاق به پاداشهای اخروی رفتار میکنند. بدین ترتیب، انسان از مقام یک موجود آزاد و خلاق، به ماشینی برای اجرای دستورات تبدیل میشود.
ادامه👇
انقیاد و انتظار بیپایان
✍️ نویسنده: قاسم قره داغی
کاوش در تاریخ ادیان، نشان میدهد که مذهب همیشه، ابزاری برای تسلط بر ذهنها و مهار زندگی انسان بوده است.
در این میان، مذهب شیعه در فرهنگ ایرانی، نقشی فراتر از یک ایدئولوژی مذهبی ایفا میکند. این مذهب، با تکیه بر اسطورهسازی، گسترش خرافات، و ترویج فرهنگ انتظار و منجیخواهی، نهتنها فرد را از عقلانیت و خردگرایی دور کرده، بلکه او را به ابزاری برای تقویت نهادهای قدرت تبدیل نموده است.
یکی از بنیادینترین مفاهیم در مذهب شیعه، باور به ظهور منجی، یعنی امام دوازدهم، است. این باور، که در قلب الهیات شیعه جای دارد، انسان ایرانی را به انتظار برای فرد یا نیرویی معجزهآسا سوق میدهد که قرار است تمامی مشکلات او را حل کند و عدالت را برقرار سازد.
این ایده، نهتنها فرد را از مسئولیتپذیری در قبال زندگی خود دور میکند، بلکه او را به موجودی منفعل، رام و فرمانبردار تبدیل مینماید که چشم به راه منجی دوخته و از تلاش برای تغییر شرایط خود دستبرمیدارد.
انتظار ظهور، از کودکی در ذهن ایرانی نهادینه شده و با داستانها، مراسم، و باورهایی تغذیه میشود که بهجای ترغیب به عمل، او را در چرخهای از امید و ناامیدی نگاه میدارند.
فرهنگ منجیخواهی، تنها به سطح فردی محدود نمیشود. در سطح اجتماعی نیز، این باور به تداوم استبداد و انقیاد کمک کرده است.
جامعهای که به منجی باور دارد، بهجای تلاش برای اصلاح نهادهای خود، همواره منتظر قدرتی از بیرون میماند که او را از ظلم و فساد نجات دهد.
این انفعال تاریخی، یکی از عوامل اصلی رکود اجتماعی و سیاسی در ایران بوده است.
🪬خرافات مذهبی: نابودی خرد و آزادی
یکی از ویژگیهای برجسته مذهب شیعه، گسترش خرافاتی است که فرد را از عقلانیت دور کرده و به تسلیم در برابر قدرت مذهبی وادار میکند.
از شفا گرفتن با تربت کربلا گرفته تا دخیل بستن بر ضریح امامزادگان، انسان را به پذیرش اموری وادار میکند که در تضاد آشکار با منطق و دانش علمی هستند.
این خرافات، نهتنها روان فرد را به اسارت میکشند، بلکه جامعه را نیز از مسیر پیشرفت بازمیدارند.
جامعهای که وقت و انرژی خود را صرف عزاداریهای بیپایان و تکرار خرافات مذهبی میکند، نمیتواند خلاق، نوآور و پیشرو باشد.
در چنین فضایی، خردگرایی و اندیشه انتقادی بهعنوان تهدیدی علیه نظم موجود تلقی شده و به شدت سرکوب میشود.
⛓ مذهب شیعه و کنترل بدن: از پوشش تا رختخواب
مذهب، با وضع قوانین سختگیرانه در مورد پوشش، روابط زناشویی، و حتی افکار جنسی، تلاش میکند تا فرد را از طبیعیترین نیازها و تمایلات انسانیاش شرمسار سازد.
انسان شیعهزاده، از کودکی میآموزد که بدن او مظهر گناه است و باید دائماً آن را پنهان و سرکوب کند.
این رویکرد، نهتنها او را با بدن خود بیگانه میسازد، بلکه زمینهساز مشکلات روانی عمیقی نظیر اضطراب، احساس گناه مزمن، و حتی افسردگی میگردد.
🚫 پیامدهای روانی و اجتماعی انقیاد مذهبی
سیطره مذهب شیعه بر زندگی انسان ایرانی پیامدهای روانی و اجتماعی ویرانگری به همراه داشته است.
مذهب شیعه، با ترویج فرهنگ تسلیم، انسان ایرانی را از ایستادگی در برابر ظلم و تلاش برای تغییر بازداشته و او را به پذیرش منفعلانه شرایط و توکل به نیروهای ماورایی عادت داده است.
محدودیتهای مذهبی نیز بهطور مستقیم خلاقیت و نوآوری را سرکوب کرده و جامعه را از پیشرفت بازداشتهاند.
علاوه بر این، تقسیمبندی مردم به «خودی» و «غیرخودی» بر اساس باورهای مذهبی، تفرقه و بیاعتمادی اجتماعی را تقویت کرده و انسجام مردم را از بین برده است.
🏛 مذهب بهمثابه پاناپتیکون ذهن
میشل فوکو، در تبیین مفهوم "پاناپتیکون"، سازوکاری را شرح میدهد که در آن نظارت دائمی، حتی در غیاب ناظر، به ابزار انضباطی تبدیل میشود. مذهب نیز در بسیاری از نظامهای دینی، نقش چنین پاناپتیکونی را ایفا میکند. با القای این ایده که نیرویی ماورایی بر همه اعمال، افکار و حتی نیتهای انسان نظارت دارد، فرد به حالتی میرسد که خود را همواره تحت کنترل میبیند.
این نظارت، اگرچه در ظاهر برای حفظ اخلاق و معنویت طراحی شده است، در عمل به ابزاری برای مهار آزادی فردی و خاموش کردن صدای درونی انسان تبدیل میشود. افراد دیگر نه بر اساس خواست و آگاهی خود، بلکه به دلیل ترس از عقوبت یا اشتیاق به پاداشهای اخروی رفتار میکنند. بدین ترتیب، انسان از مقام یک موجود آزاد و خلاق، به ماشینی برای اجرای دستورات تبدیل میشود.
ادامه👇